خبرگزاری حوزه/ مرحوم علامه امینی در گفتاری با اشاره به جایگاه حضرت زهرا(س) به روایاتی پیرامون شخصیت بیهمتای آن حضرت اشاره کردهاند،ایشان آوردهاند:
*امر بر صلوات به حضرت زهرا(س)
یکی از دلایلی كه «ولية الله » بودن حضرت صديقه زهرا سلام الله عليها را اثبات مى كند، استقلال اوست در موضوع صلوات فرستادن بر آن حضرت و كيفيت زيارتش ، كه همانند صلوات بر پيامبر اكرم (ص ) و اميرالمؤ منين (ع ) و حسنين (ع ) و زيارات آنان است ، يعنى همانگونه كه به صلوات بر آن چهار وجود مقدس و زيارتشان امر شده است ، نسبت به حضرت زهرا(ع ) نيز همگان در اين موارد، مامور، و ماجورند.
فاطمه عليهالسلام كه مشمول آيه تطهير و از اهل بيت پيامبر اكرم (ص ) يعنى آل محمد(ص ) است كيفيت صلوات بر او را رسول خدا(ص ) به صراحت چنين بيان داشته است :
((لا تصلوا على صلوة بتراء، ان تصلوا على و تكستوا عن آلى ))
((بر من صلوات بريده شده (ناقص ) نفرستيد، سول شد يا رسول الله (ص ) صلوات بريده شده چيست ؟)) ((فرمود: اينكه بر من صلوات بفرستيد ولى در باره ((آل من )) ساكت باشيد.))
*صلواتی که شامل فاطمه نشود قبول نیست
صلواتى كه شامل على ، فاطمه و حسنين عليهم السلام نباشد، مقطوع و بريده ، و مورد قبول خدا و رسولش نمى باشد، لذا حضرت صديقه زهراعليه السلام همرديف و برابر افرادى است كه جميع مسلمين با ايمان جهان (از شيعه و سنى ) هر شبانه روز در تشهد نمازهاى پنجگانه بر او درود مى فرستند، و او در اين مقام ، همتاى محمد بن عبدالله (ص )، و على (ع )، و حسنين (ع ) است و همين لزوم صلوات بر فاطمه عليهالسلام در هنگام اقامه نماز، يك منقبت و فضيلت ساده نيست ، بلكه نشانگر مرتبه اعلى و منصب والاى آن حضرت است كه اينچنين در جنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است ، و بدون ترديد بايد فاطمه (ع ) خود ((ولية الله ))و داراى مقام ولايت بوده باشد، تا همرديف و همتاى اولياء خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جميع مومنين جهان در هر زمان و مكان باشد.
*پاداش صلوات بر فاطمه(س)
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
((من صلى عليك يا فاطمة غفرالله له والحقه حيث كنت من الجنة ))
((يا فاطمه هر كس بر تو صلوات فرستد، خداى تعالى از او در گذرد، و او را در بهشت به من ملحق گرداند.)) مقصود از تعبيرات «همدرجه شدن با رسول الله (ص )» يا «ملحق شدن به پيامبر اكرم در بهشت» و يا «همسايه بودن با آن حضرت» كه در روايات مكرر بكار رفته است ، جمع شدن جميع مؤمنين در مرتبه «درجة الايمان» است كه جامع تمام آن كسانى است كه با عقايد درست و با ايمان به آنچه از رسول خدا(ص ) به ما رسيده است ، از جهان رفته اند. در آن درجه همه مؤ منين يكسانند ولى جاى هيچگونه ترديدى نيست كه مراتب و درجات ديگر كه شمار آنها برابر تعداد افراد بشر و بسيار متفاوت است ، كاملا محفوظ بوده ، و مقام هر كس مخصوص به خود او مى باشد.
*پیامبر(ص) پدر و امام، همسر فاطمه
حضرت رسول اكرم (ص ) در حديثى يكى از فضائل حضرت فاطمه (ع ) را چنين بيان مى فرمايد:
((اتانى الروح ، قال ان فاطمة اذا قبضت و دفنت يسئلها الملكان فى قبرها، من ربك ؟))
((فتقول الله ربى ، فيقولان فمن نبيك ؟، فتقول ابى ، فيقولان فمن وليك ؟، فتقول هذا))
((القائم على شفير قبرى على ابن ابيطالب ، الا و ازيدكم من فضلها))
((جبرئيل (روح ) آمد نزد من و گفت : هنگامى كه فاطمه (ع ) قبض روح مى شود و دفن مى گردد، دو ملك در قبر از او سؤ ال مى كنند: پروردگار تو كيست ؟، مى فرمايد «الله» پروردگار من است . سپس مى پرسند پيامبرت كيست ؟، در پاسخ مى فرمايد: پدرم . آنگاه سؤ ال مى كنند: ولىّ تو كيست ؟ در جواب مى گويد: على بن ابيطالب (ع )، همين كسى كه در كنار قبرم ايستاده است .
پيامبر اكرم (ص ) در پايان سخن مى فرمايد: آيا باز هم فضائل ديگر زهرا(ع ) را بيان كنم ؟
شايد پيامبر اكرم (ص ) مى خواهد بدينوسيله تذكر دهد كه فاطمه (ع ) تنها كسى است در عالم ، كه پدرش «رسول الله» و همسرش «ولى الله» است.
در يك روايت ديگر پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
«ان الله قد و كل بها رعيلا من الملائكه ، يحفظونها من بين يديها و من خلفها و عن يمينها و عن شمالها و هم معها حياتها، و عند قبرها و عند موتها يكثرون الصلوة عليها و على ابيها و بعلها و بنيها، فمن زارنى بعد وفاتى فكانما زارنى فى حياتى ، و من زار فاطمة فكانما زارنى ، و من زار على ابن ابيطالب فكانما زار فاطمه ، و من زار الحسن و الحسين فكانما زار علينا، و من زار ذريتهما فكانما زارهما»
«خداى تعالى يك دسته از فرشتگان را براى محافظت فاطمه (ع ) گماشته است ، تا از چهار طرف نگهبان او باشند، و اين ملائك در حال حيات ، و هنگام مرگ او و كنار قبرش پيوسته در خدمت او هستند، و كارشان صلوات فرستادن بر فاطمه و پدرش و همسر و فرزندان اوست، يعنى در منطق ملائك و لسان فرشتگان ، صلوات بر پيامبر اكرم (ص ) و على (ع ) و حسنين (ع ) همواره بايد با صلوات بر فاطمه عليهاسلام توام باشد، و در اين منقبت نيز آن حضرت برابر و همرديف آن چهار وجود مقدس ديگر مى باشد) سپس پيامبر اكرم (ص ) چنين به سخن ادامه مى دهد:
*زیارت پیامبر و فاطمه مساوی است
هر كس مرا بعد از وفاتم زيارت كند، مثل اين است كه مرا در حال حيات زيارت كرده است ، و كسى كه فاطمه (ع ) را زيارت كند، گوئى مرا زيارت نموده است ، و هر كس على ابن ابيطالب (ع ) را زيارت نمايد مثل زيارت كردن حسنين است ، و آن كسى كه زيارت كند ذرية آنان را، همانند زيارت خود آنهاست ، لذا زيارت حضرت عبدالعظيم (ع ) را در شهر رى ، با زيارت حسين بن على (ع ) در كربلا همانند دانسته اند، و اين مطلب را علماء عامه (سنى ) هم عنوان كرده اند، مخصوصا موضوع صلوات بر فاطمه سلام الله عليها را.
چنان كه «سهيلى» در كتاب «روض الانف» در ذيل مطلبى مى نويسد:
«و من صلى عليها فقد صلى على ابيها»
«هر كس بر فاطمه (ع ) صلوات فرستد، در حقيقت بر پدر او صلوات فرستاده است» و از اين حديث نيز ولية الله بودن حضرت زهرا سلام الله عليها استنباط مى شود.
برگرفته از فاطمة الزهرا عليهاسلام - گفتار علامه امينى